سلام

دارم دیوونه میشم !

آخه انصافه ساعت 8 شب از مدرسه بیای خونه تازه بشینی درسای فرداتو بخونی و بنویسی !!!

به خدا مُخم دیگه داره صاف میشه !!!

از بس همه چیو در حد خدا سخت بهمون یاد دادن وقتی یه سوال آسون میبینیمم دیگه هنگ میکنیم !!

فک کن وسط حل یه مسئله فوق مهم یهو یادت بره شیش هفتا چند تا میشه ؟!!؟

اون وقته که فقط دلت میخواد گریه کنی !

اتفاقای خیلی عجیبی در حال رخ دادنه که نمیخوام باز گو کنم چون بی ارزش تر اونیه که یه ورق از خاطراتمو پر کنه ..!

اما خو آدم گیج میشه دیه !

امرو امتحان ترکیبیات داشتیم .. فقط سوال یک قسمت الف و مطمئنم درست نوشتم !!!!:دی .. اونم جوابش میشد !6 .....

تقریبا میشه گفت کل کلاس رو همین یه دونه حساب وا کرده بودیم !!!!!!!!

آخرشم معلممون(آقای ثروتی) آخر امتحان نوشته بودن :

 موفق باشید !

خودشم تعجب کرده بود که یعنی میشه اینا موفق باشن :دی واسه همین علامت تعجب گذاشت !!!

مُخم دیگه داره سوت میکشه .. از هر چی نظریه اعداد ِ متنفرم !!

یکی نی بگه بیکار بودین اینا رو درست کردین !!!

نمیدونم واالله !!

فعلا تا بعد ...